می نویسم ز تو و وزن بهم می ریزد
بغض می آید و اشک
کلماتم ز پس دیده ی من می لرزد
ابر بر صفحه ی من می بارد

اول صفحه پس از نام خدا
یک «من» و «تو» خوشحال
صفحه ی بعد گله از هم دارند
صفحه ی بعد دو خط فاصله از هم دارند
صفحه ی بعد سه خط فاصله از هم دارند
صفحه ی بعد دگر نام خدا پاره شده
«من» و «تو» نیست شده
آخر صفحه ی ما خیس شده
من کجایم؟ تو کجایی؟ و خدا نیست چرا؟
قصه ی زندگیم از تو جدا نیست چرا؟