موج

رو به هر سویی که خواهم میروم، گاهی کشم دستم به آرامی به شن ها، گاه سیلی میزنم بر صخره ها، چون موج آزادم

۸ مطلب در مرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

همش...

تو دوستی گویا، ولی از ما گریزانی همش
انگار از کشف حقیقت ها هراسانی همش

در شهر میرقصی و موی خود پریشان میکنی
پیش من اما دم به دم در فکر ایمانی همش

هرجا که باشم نیستی، هرجا نباشم حاضری
تهران که باشم قم، و قم باشم خراسانی همش

در خانه یک کس بود و صد حرف مضخرف بافتی
یک پاسخ روشن! چرا امشب پریشانی همش؟

گر با جدایی راحتی، راحت بگو! راحت بخند!
هنگام صحبت پس چرا انقدر گریانی همش

تبریک میگویم! به سرعت عاشقت را باختی
از اول بازیِ ما در خط پایانی همش
#م_جدال

۱۷ مرداد ۹۶ ، ۱۶:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدجواد دمیرچی

مشهد نرفته

مشهد نرفته، بوی رضا را گرفته ایم
حال و هوای کوی رضا را گرفته ایم
شب های قدر، بعد توسل به فاطمه
اذن سفر به سوی رضا را گرفته ایم
#م_جدال

۱۷ مرداد ۹۶ ، ۱۶:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدجواد دمیرچی

صبر من



صبر من آخر «تو» را از تو جدا خواهد کرد
هر چه مانَد ز تو را قدر خدا خواهد کرد
موی خود را ز سر عشق پریشان کردی
دیده اما ز سر عشق حیا خواهد کرد
#م.جدال
۱۷ مرداد ۹۶ ، ۱۵:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدجواد دمیرچی

نگاهی دیگر

همه چی خوب است اما ز نگاهی دیگر
شهر زیبا شده، تنها ز نگاهی دیگر

بلبل اخراج شد و گل به گلستان خشکید
گل و بلبل شده اینجا ز نگاهی دیگر

مسجد شهر شده خانه ی تزویر و گناه
میکده هم پرِ تقوا ز نگاهی دیگر

آسمان تیره و تار است، غبار آلوده
ابر باران است اینها ز نگاهی دیگر
#م_جدال

۱۷ مرداد ۹۶ ، ۱۵:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدجواد دمیرچی

کابوس

۱۷ مرداد ۹۶ ، ۱۵:۵۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدجواد دمیرچی

صفحه ی ما



می نویسم ز تو و وزن بهم می ریزد
بغض می آید و اشک
کلماتم ز پس دیده ی من می لرزد
ابر بر صفحه ی من می بارد

اول صفحه پس از نام خدا
یک «من» و «تو» خوشحال
صفحه ی بعد گله از هم دارند
صفحه ی بعد دو خط فاصله از هم دارند
صفحه ی بعد سه خط فاصله از هم دارند
صفحه ی بعد دگر نام خدا پاره شده
«من» و «تو» نیست شده
آخر صفحه ی ما خیس شده
من کجایم؟ تو کجایی؟ و خدا نیست چرا؟
قصه ی زندگیم از تو جدا نیست چرا؟

۰۶ مرداد ۹۶ ، ۱۶:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدجواد دمیرچی

مدافع حرم

صفحه پر اشتیاق شد، به آیه ی قلم رسید
ورق ورق تمام شد، ولی کلام کم رسید

حماسه و غزل در آن نهایتا بهم رسید
شعر، به فصل وصف یک مدافع حرم رسید

۰۶ مرداد ۹۶ ، ۱۶:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدجواد دمیرچی

توبه ی گرگ

با گناهی توبه کردن کار عاشق نیست، آه
ای خدا! مابد، ولی انسان خوبت کیست؟ آه

گرگی ام، از گرگیم برگشته ام ای مجتهد
طبق حکمت، غیر مرگم، توبه ی من چیست؟ آه

۰۶ مرداد ۹۶ ، ۱۶:۴۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمدجواد دمیرچی